Saturday, March 11, 2006

یه شبِ مهتاب

یه شبِ مهتاب
ماه می‌آد تو خواب
منو می‌بره از توی زندون
مثِ شب پره با خودش بیرون
می بره اون جا که شب سیاه
تادم سحر شهیدای شهر
بافانوس خون جار می‌کشن
تو خیابونا سر میدونا
عمو یادگار مرد کینه دار
مستی یا هشیار خوابی یا بیدار
مستیم و هشیار شهیدای شهر
خوابیم و بیدار شهیدان شهر
آخرش یه شب
ماه می‌آد بیرون
از سر اون کوه بالای دره
روی این میدون رد شده خندون
یه شب مهتاب ماه می‌آآآآد
..
اکبر گنجی
شنبه ١/٥/١٣٨٤چهل و سومین روزاعتصاب غذا

0 Comments:

Post a Comment

<< Home